آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

گهواره

واااااای من دیشب (به سیستم تاریخ گذاری این سایت اعتباری نیست. شنبه ٢/١/٩١) خیلی خوشحال بودم. میدونین چلا؟ چون مامانی بالاخره رفت و یه گهواره صورتی خیلی خوشجل برام خرید. هوراااااااااا. انقده هیجان داشتم........ همش میکوبیدم به شیکم مامانی که یالا بازش کن، زودباش بازش کن..... مامانی هم تا اومد خونه با کمک عمه دست بکار شد و گهواره مو سر هم کردن...... دیگه رسما" یه وسیله گنده دارم که بگم نیگا! اینم جهاز من! وقتی سر همش کردن، مامی میخواست ببره توی اتاق تا ببینه که همسطح تخت خودشون هست یا نه؟ اما دید ای دل غافل!!!! گهواره از در تو نمیره! هرچی پانتومیم بازی کرد و کج و کوله اش کرد، نشد که نشد! این بود که مثل کارتون پت و مت (با اون ...
8 ارديبهشت 1391

احساسات

دخترم، نازگلم.... شاید احساساتی بودن، تا به این حد که مادرت هست، یه موهبت باشه، شایدم یه درد.... اما هرچه هست، تحملش از ظرفیت خیلیا کمتره، درکشم سخت تره. نمیدونم...... گاهی آرزو می کنم تو هرگز به اندازه مادرت احساساتی نباشی، چون یقینا" خیلی اذیت میشی، خیلی زیاد..... و تحمل آزار تو برای مادرت خیلی سخت تر از هرچیزی تو دنیاست.... وقتی مادرت از دیدن یه منظره رویایی به غلیان میاد، هیچ کس حتی پدرت نمیتونه عمق احساساتشو درک کنه..... وقتی از دیدن یه صحنه تاثر برانگیز اشکهای غلطانش جوی آبی روی صورتش بوجود میارن، بازم هیچکی نمیتونه بفهمه توی دل مادرت چی میگذره.... امروز با دیدن فیلم "فرزند خوانده" با بازی جیم کری و یه پسر کوچولوی ...
8 ارديبهشت 1391

نام گذاری

سلای! مامان و بابا توی اسم من به شک افتادن.... نمیدونم چلا؟ بعد یه عمری که منو پرنیان صدا می کردن حالا تصمیم گلفتن اسم منو عبض کنن.... گزینه هایی که تو ذهنشونه ایناس: پرنيان - پرنيكا - پانيسا آرميتا - آرشيدا - آوين - آوينا - آويسا مهدانا - مها - مانيسا - ملودي از بین اینا فعلا" "مَها" به معنی ماه من، زیبا رو، (در زبان سانسکریت یاقوت کبود) و "آوین" به معنی عشق، به رنگ آب، زلال، پاک(کردی) در اولویتن.... هرچی بهشون میگم زود باشین دیگه یه اسم خوشگل برام انتخاب بکنین، هی دست دست می کنن! نه به اون که قبل از به دنیا اومدنم اسم و رسمی داشتم واسه خوتم! نه به حالا که دارم برای خودم خانومی میشم اما هنوز بی نام و نشانم! ددی به ...
2 ارديبهشت 1391

قرار نینی سایتی و تاب بازی

سلام به دخمل گل خودم. خوبی؟ روز پنج شنبه گذشته (31/01/91) بالاخره بعد از مدتها دوستای نینی سایتی با نینی های گلشون موفق به برگزاری قرار شدن و توی پارک معلم جمع شدن..... با وجود پیش بینی شرایط نامساعد آب و هوایی و توطئه امریکای جنایتکار که ننگ به نیرنگش باد! هوا خیلی عالی بود و به همه خوش گذشت.... البته طبیعیه که گذاشتن قرار با کسایی که بیشترشونو تا حالا ندیدی، اونم با این حجم جمعیت (حدود 16 تا خانوم و 10 تا نینی) کار زیاد ساده ای نبود و همیشه با کم و کاستی هایی روبروئه. ولی به هر حال مهم دور هم بودنه که چند ساعتی رو بچه ها با هم بازی کنن و بزرگترا با هم گپ و گفتگو و البته چنجگ طغاندن!!! خلاصه جمعه شب هم با ماهان اینا رفتیم پارک م...
2 ارديبهشت 1391
1